رایانرایان، تا این لحظه: 9 سال و 2 ماه سن داره
زندگی مشترک مازندگی مشترک ما، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 11 روز سن داره
جانانجانان، تا این لحظه: 5 سال و 6 ماه و 15 روز سن داره

رایان و جانان،تمام زندگی من

زندگی را باید زندگی کرد...

11ماهگی جانان

سلام وای! امروز گفتم روزجیغ نامگذاری کنم، بسکه ازصبح جانان جیغ زده، نمیدونم داره اعلام میکنه11ماهه شده😄الان دیگه راه میری 2هفته س، میتونم بگم فقط راه میری😅 کل خونه رو قدم میزنی، هرچیزی بخوای ندیم بهت قهر میکنی میدویی میری، مثل داداشت شدی. دوروزپیش رفتیم گردش، بابچه سخته اما توخونه هم ادم داغون میشه عاشق جوراب کردن تو دهنتی، نمیدونم شاید خوشمزه س🤗 عاشقتم خوشتیپ مردنازمن😘...
24 شهريور 1398

جانانم

دختر گلم عزیزم نازدارم، وقتی میخوام نازت کنم بهت میگم آتیکای من، بابا میگه چرابه بچه م اینومیگی ولی خودشم عادت کرده همینجور نازت میکنه🤗😘😍عاشق اینی که بوست کنم اینقدری تابستونی رفتیم بارایان بیرون توخونه نمیتونی وایسی، دوست داری تو کالسکه بری بیرون، 6تا دندون داری و راه میری، غذات هم خوبه خداروشکر، هیچ تصوری از اینده ندارم که چجور دختری میشی، اما میدونم که دختر خوبی تربیت خواهم کرد، 😎😘 رابطه خوبی با دایی رضا دارین، 😘😘 توچشم وچراغی،ازنگاه وذهن بددورباشی همیشه🙏 حالا بریم سراغ خرابکاریهات😁 من عادت ندارم زیاد پوشکت کنم حتی برای داداش هم همینجوربود، خیلیها هم حرف میزدنا اما شماها برام مهمترازاونایید. واسه همین بعضی وقتاهم خ...
21 شهريور 1398

محرم98

سلام عزیزای دلم جانان 10ماه و نیمگی راه افتاد، الان فقط دلش میخواد راه برع مثل عابرپیاده ی کوچولو😘رایان هنوز عاشق فوتباله و میگه کی بزرگ میشم تابتونم برم کلاس فوتبال، من رفتم کلاس میخوام مثل سوباسا گل بزنم، باکی بایاشی به قول رایان مثل باک ماشین😁هم دوست داری.شب شلن غریبان که شنع روشن کردیم بهت گفتم میتونی یه ارزو کنی اون چیزی که دوست داری، توهم فوری گفتی دوست دارم فوتبالیست بشم⚽🥇🏆 بعضی وقتها ایرادی میشی و واویلااااااا، عاشق دراوردن صدای شیر هستی🦁 راستی اصلا لباسی به جز فوتبالی نمیپوشی هرجا میخوایم بریم همین تنت هست، باابجی هم بعضی وقتا نمیسازی یهو دعواش میکنی و فشارش میدی اونم عصبی میشه و انتقام میگیره🦏 ...
21 شهريور 1398

مریضی جانان

سلام نفسهای من جانان باشروع 11ماهگی مریضی ویروسی بدی گرفت، تب شدید قرمزی بدن گلو درد... یکهفته درگیر بودیم تاخوب شد. البته دوتاامپول روی ران پاها براش زده شد😭😟 فدای مظلومیتت😘 خدایا ازتو میخواهم که هیچ پدر و مادری بیماری بچه هاشونو نبینن 🙏 باهمه سختیهاش گذشت، رایان این روزها عاشق فوتباله، سوباسا نگاه میکنه، ناگفته نمونه دیشب ساعت3 یهو باجیغ و فریاد بلندشد سوباسا سوباسا😂هم خنده داشت و هم ترس، خودم به شخصه کمر م  ازترس نصف شد😁 کلاس موسیقی میبرمت و ای مت. خیلی برای اینده ت نقشه دارم، خودمم تو فکرم چندکیلویی وزن کم کنم🤗دعاکن بتونم😀 پاتوق همیشگی ما بولوار کارگر😄 دوستت دارم مرد کوچک من❤️💓 ارسلان، رایان، محمدامین...
11 شهريور 1398
1